دانلود رمان لوکیشن از عادله حسینی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
علی مرد خشنی است که به جرم قتل در زندان است. پناه شفق وکیل جوان و بی تجربه ای که پرونده ی این مرد بد اخلاق و جذاب را به عهده میگیرد و با وجود همکاری نکردن های علی سعی در فاش کردن راز این قتل دارد و در این میان عشقی آتشین که…
خلاصه رمان لوکیشن
صداها فرمول پیچیده ای ندارند. از حنجره خارج می شوند، تارهای صوتی را می لرزانند و به گوش می رسند. گاهی یک جمله ی جذاب می شوند و لبخندی دلچسب مهمانت می کنند. گاهی یک سوال می شوند و برای جواب دادن تو را به فکر فرو می برند. و گاهی یک جمله ی خبری می شوند که می توانند حامل خبرهای خوبی نباشند. علی مدت هاست از این فرمول ساده استفاده ی چندانی نمی کند. مدت هاست که درگیر جمله ها از نوع اول و دوم نیست، نه جمله ی جذابی وادارش کرده که لبخند بزند
و نه سوالی او را به فکر فرو برده. سوال ها را پنج سال پیش پاسخ داده بود. پاسخ هایش آنقدر قانع کننده نبوده که بتواند مردان قانون را قانع کند. شاید حتی توضیحاتش برای خودش هم قانع کننده نبود که امروز، دیروز و فردایش را در این چهار دیواری منزجر کننده می گذارند. صداهایی که علی عادت به شنیدنش دارد همین جمالتی است که می شنود. -نفله برای من زبون در آورده بود. کاری کردم زبونشو بکنه تو.. -خوب کردی داداش شاخ این آدما رو باید یه جوری شکست که حس گنده.. برشون نداره.
عرض اتاق را طی می کند. لبه ی تخت می نشیند. دست هایش را از آرنج تا می کند و روی ران پاهایش ستون می کند. انگشتانش در هم فرو می روند و پذیرای چانه اش می شوند. ریش و سبیل بلندش انگشتانش را اذیت نمی کند. مدت هاست به حضورشان عادت کرده. نگاهش به جمعی نیست که گرد هم جمع شده اند. نگاهش به دیواریست که شبیه یک دفترچه ی خاطرات بی نظم است. یک دفترچه ی خاطرات که از رفیق بی کلک بودن مادر روی آن حک شده تا جمالتی که با وضوح خواهر و مادر فردی را به فیض رسانده است….